واکنش مقام ارشد نظام به کاندیداتوری همتی برای ریاست جمهوری
واکنش عضو تشخیص مصلحت به کاندیداتوری همتی برای ریاست جمهوری/بالاترین کاهش ارزش پول ملی در دولت روحانی رخ داد /
بودجه ریزی و تخصیص پول نفت را مدیریت کنیم
دانش جعفری بیان کرد که در تمامی دولت های ایران، بین 47 تا 90 درصد افت ارزش پول داشته ایم. دولت بازرگان ۲۸ درصد، شهید رجائی ۴۸ درصد، مهندس موسوی ۷۷ درصد، هاشمی ۷۵ درصد، خاتمی ۴۷ درصد، احمدینژاد ۷۵ درصد و پائینترین ارزش پول ملی را تاکنون در دولت روحانی داشتیم.
به گزارش «نبضبانک»؛ داوود دانش جعفری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در برنامه «دستخط» با اشاره به بررسی لوایح مرتبط با FATF گفت: اخیراً بحثی مطرح شد که خیلی از اعضای مجمع تعجب میکردند و گفته میشد مثلاً سخنگوی دولت مصاحبه کرده و FATF را مرتبط با واکسن کرده و خواسته فشار به مجمع بیاورد! اینطور به نظر میرسد کار سیاسی قرار است انجام شود.
* منشاء اصلی تحولات اقتصادی کنونی از دیدگاه عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمینه دلایل و چگونگی بحرانی شدن اقتصاد کشور (مانند دو رقمی شدن نرخ تورم، افزایش قابل توجه آمار بیکاری، افزایش نجومی قیمت اقلام، تحریم های شدید اقتصادی و امثال آنها) اظهار داشت که اقتصاد، یک علم است و در واقع قاعده خودش را دارد. یکی از آن قواعد، این است که همه چیز به هم ارتباط دارد و اگر شما متغیری مانند نرخ تورم را در اقتصاد که مورد توجه خودتان است یا مورد توجه سیاستگذار است، تغییر دهید حتماً و حتماً بقیه متغیرهایی که با آن در ارتباط هستند، تغییر میکنند. دانش جعفری با آوردن یک مثال، موضوع تحولات اقتصادی کنونی را تشریح کرد.
1- بهبود هر متغیر باید همراه با سایر متغیرهای اقتصادی باشد
فرض کنید در سالهای گذشته یکی از سیاستهای بارزی که داشتیم، این بود که نرخ ارز را سرکوب کنیم. در حالی که در اقتصاد، وقتی قیمتها و تورم وجود دارد، قیمت ارز هم متناسب با تورم تغییراتی میکند. اگر این تغییرات را ناخودآگاه جلوگیری کنیم، اصطلاحی که مردم یاد گرفتهاند و میگویند مانند فنری است که با زور فشرده میکنید و یکباره در میرود. آن یکبارهاش، موقعی است که اقتصاد فرصت پیدا میکند که خودش را تنظیم کند، یک نفسی بکشد و قیمت ارز در سطح بالاتری خودش را تنظیم میکند.
2- هنوز اقتصاددانان جایگاهی در دولت ندارند
گیر کار هم در این است که اگر اقتصاد ایران دست اقتصاددانها بود حتماً آن را درست میکردند، ولی همیشه سیاستگذاران که نوعاً غیراقتصادی هستند، یک هدفهایی را میخواهند که این اهداف جمع بین ضدین است.
مثلاً فرض کنید الان یکی از مشکلات کشور در حال حاضر مشکل کسری بودجه است. در واقع اگر نگاه ریشهای به اقتصاد داشته باشیم که بدانیم چرا این کسری به وجود آمده و علل تورم را بشناسیم آنجا میتوانیم تورم را از بین ببریم. ولی اگر بخواهیم خودمان دستکاری کنیم و دولت دچار کسری بودجه میشود چه کار میتواند انجام داد؟ منظور از دولت کل نظام و کل سه قوه است. اگر دچار کسری بودجه شوند یا باید به بانک بروند و از بانک مرکزی قرض بگیرد یا باید در بازار مالی اوراق بدهی چاپ کند یا از خارج قرض بگیرد؛ یکی از این کارها باید انجام شود.
هر یک از این کارها انجام شود تاثیری روی تورم دارد. بنابراین تورم افزایش مییابد. وقتی تورم افزایش یابد، قیمت ارز تغییر میکند.
* عملکرد شورای سه قوه در حل مشکلات اقتصادی
دانش جعفری معتقد است که عملکرد شورای سه قوه در زمینه کنترل وضعیت اقتصادی اثرگذار بوده است. یکی از کارهای خوبی که در سالهای اخیر انجام شد، همین شورای هماهنگی سه قوه است ولی باید بدانیم هدف این شورا این است که هماهنگی بین سه قوه را عملی کند. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان داشت که “چیزی که من خودم شخصاً ملاحظه داشتم این بود که از ابتدا که این کار شکل گرفت، هر کدام از قوا نگران خراطی وظایف خودشان بودند. یعنی بخشی از وظایف آنها به جمع سه نفره برود و آن جمع سه نفره به جای آنها تصمیم بگیرد”.
او ادامه داد “زمانی که وزیر بودم، لایحهای به مجلس تحت عنوان اجرایی کردن سیاستهای کلی اصل ۴۴ بردم، ولی وقتی میخواستم این لایحه را به مجلس ببرم، اولین مشکل این بود که درون دولت نگاه هماهنگ درباره اصل ۴۴ وجود نداشت”.
برخی از وزرا گمان میکردند اگر یک بنگاه اقتصادی آنها را خصوصی کنند، وزیر دیگر وظیفهای ندارد. از نظر ذهنی و نگاه اقتصادی آمادگی وجود نداشت که بپذیرند “میشود وزیری باشد و وزارتخانهای باشد اما این بنگاه دولتی نباشد”. به مشکلاتی این چنینی برخورد کردیم.
مشکلاتی نیز در مجلس وجود داشت. خواستم با این افراد جلسهای برگزار کنیم و با هم هماهنگ شویم و این لایحه را ارائه دهیم. در این ارتباط، بیش از یک ماه جلسات هماهنگی داشتیم. شاید بتوان گفت ۱۰ درصد لایحهای که من پیشنویسش را ارائه داده بودم تغییر کرد.
جالب این است که وقتی آن لایحه توافق شده وزارت اقتصاد و مجلس در دولت رفت، در آنجا ۴۰ درصد تغییر کرد! همان چیزهایی که من میترسیدم اتفاق افتاد. نگاه اصل ۴۴ این بود که میدان بیشتری به بخش خصوصی بدهد و مقداری از تصدیهای دولت کم کند.
* دلیل مقاومت مجلس از خصوصی سازی پروژه های اقتصادی و رفع اقتصاد ضعیف
دانش جعفری بیان کرد که در زمینه خصوصی سازی فعالیت ها در حوزه اقتصاد، مقاومت زیادی در مجلس وجود داشت و طبیعی بود وقتی میخواستند رأی بدهند لایحه جلو نمیرفت، بنابراین ۴۰ درصدش در آنجا تغییر پیدا کرد. معاون اول نامه به عنوان مصوبه دولت گذاشت و به مجلس فرستاد. مجلس چون از قبل آگاه بود که چنین لایحهای میآید و اصل این بود آنچه توافق کردهایم از مجلس بیرون بیاید، در واقع در مجلس میتوان گفت آن ۴۰ درصد برگشت و به لایحهای رسید که توافق شده بود.
شورای هماهنگی سه قوه چنین کاری را میتواند انجام دهد. الان شورای هماهنگی بیشتر موردی است که اگر یکی از این قوا به مشکلی برخورد کند، در این جلسه عنوان میکند و در دستور قرار میگیرد. ولی این طور نیست که این سه قوه متوجه باشند که باید با هم کشور را اداره کنند.
وقتی خیلی از مواردی که در ماههای اخیر خصوصی بوده ولی به دلیل فساد دوباره برگشته، نگاه میکنیم دوباره به دولت برگشته است. در حالی که اگر خصوصیسازی قبلی فرایند مشکلداری بود، باید فرایند تکرار میشد و خصوصیسازی به یک کسی که اهلیت بیشتری دارد داده میشد.
* راهکار حل کسری بودجه 1400 در اقتصاد مقاومتی
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمینه کسری بودجه 1400 اظهار داشت که این مسائل را در سطح سه قوه میتوانند هماهنگ کنند و بر اساس آن چیزی که دقیقاً امکان دارد، تصمیم بگیرند. مشکل این است اگر نتوانستیم دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت صادر کنیم، در بودجه آن مقدار از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان درآمد نفت و گاز محقق نمیشود. بخشی که محقق نمیشود دولت را به این سمت میکشاند که نرخ ارز را از ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان که پیشبینی کرده اضافه دهد تا کسری بودجه را پُر کند. این چارچوبها را اگر سران سه قوه قبول دارند، میتوانند با هم جلو ببرند.
دانش جعفری همچنین اضافه کرد که در خیلی از مجالس دنیا وقتی دولت لایحه میدهد، مجلس در جزئیات وارد نمیشود، بلکه میگوید آری یا خیر! یعنی کل لایحه را تائید میکند یا کل لایحه را رد میکند. این طور نیست که کل لایحه را تائید کند و بعد بند به بند تغییر دهد.
مشکلی که الان وجود دارد این است که در سالهای گذشته این پدیده عمومی بوده و هر چه عقبتر بروید، این پدیده را میبینید که لایحهای که دولت به مجلس میدهد، خروجی تبدیل به قانون میشود، درصدی حجم بودجه افزایش مییابد. این درصد افزایش مربوط به پیشنهادهای مختلفی است که نمایندگان میآورند و این اگر توافق صورت گیرد، این بحثها تعطیل میشود.
* میزان صادرات نفت با توجه به تحریم های شدید اقتصادی
در زمینه میزان دقیق صادرات نفت در شرایط کنونی اقتصادی، دانش جعفری بیان کرد که اطلاعات دقیقی ندارد. شاید هم صلاح نباشد الان در این جلسه اطلاعاتی مطرح شود ولی طبیعتاً شدیدترین تحریمها را داشتهایم و صادرات نفت ما به حداقل رسیده و یکی از بیماریهای اصلی اقتصاد ایران در سالهای گذشته و حتی قبل از انقلاب که وابستگی آن به نفت است، الان نمود مییابد و طبیعی است هر اتفاقی در قیمت جهانی نفت یا مقدار صادرات ما که بر اثر تحریم ممکن است بالا و پائین شود، روی اقتصاد تاثیر میگذارد.
وقتی دولت و مجلس تصویب میکنند که پول نفت را در خزانه بریزیم و حقوق کارمندان دولت را از آن محل پرداخت کنیم، نشاندهنده یک بیماری و ناتوانی است که در ما وجود دارد که نتوانستهایم نفت را از بودجه جدا کنیم. اینها چهارچوبهایی است که باید در آن شورای هماهنگی سران سه قوا بحث شود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین اضافه کرد که تغییرات ساختارهایی که در سالهای گذشته شکل گرفته تغییرات آسانی نیست و دردناک است. خیلی باید مسئولین انقلابی باشند که علیرغم دردهایی که وجود دارد، این تغییر ساختارها را انجام دهند. در موقعی که درآمد نفت زیاد است، وقتی شما به آن دولت میگویید از درآمد زیادی قدری کنار بگذارید برای زمانی که درآمد نفت کاهش مییابد، احساس میکند به دولت فشار میآورید که از این فرصت که میتواند برای توسعه کشور استفاده کند، استفاده نشود.
* نقش صندوق توسعه ملی در مدیریت خزانه و بهبود اقتصاد کشور
دانش جعفری تاکید کرد که صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی کارهای بسیار برجستهای بود که در گذشته انجام و تصویب شده است، ولی نکته این است که آن کارکردی که در ابتدا بر اساس آن ساختار شکل گرفت الان وجود ندارد. در واقع صندوق توسعه ملی این وظیفه را داشت هر سال مقداری کمتر از درآمد نفت را به خزانه دولت بریزد تا یک ظرفیتی برای توسعه ملی استفاده شود. ولی آن چیزی که دیدیم این بود که صندوق تبدیل به خزانه دوم شد.
البته این صندوق به عنوان بودجه دوم یا خزانه دوم دولت می توانست غیرقابل اجتناب باشد. ولی بحث این است که این اتفاق در یک دوره و بازه زمانی نسبتاً میانمدت اتفاق بیفتد. اینطور نیست که ممکن است ۱۰ سال ذخیره کنیم و یک سال که با تحریم یا کووید ۱۹ و امثالهم مواجه شویم، بخشی از ذخیره را برداریم.
ولی وقتی که این کار مستمر است، یعنی هر سال این اتفاق میافتد، یعنی هر سال آنچه ذخیره کردیم تا آخر سعی میکنیم از صندوق ذخیره برداریم، نشان میدهد از کارکرد خودش خارج شده است.
* بررسی موضوع فروش نفت به مردم برای رفع مشکلات اقتصادی دولت
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمینه طرح گشایش اقتصادی و فروش اوراق سلف نفتی به خود مردم اظهار داشت که در شرایطی که کشور دچار کسری بودجه است و منابع کافی ندارد، طبیعتاً هر کاری بکند یک مضراتی دارد. اگر از بانک مرکزی قرض بگیرد مضراتی دارد، اگر از مردم قرض بگیرد باز مضراتی دارد، ولی هر کدام از اینها بدون مشکل نیست و شاید اگر بخواهیم بحث را دنبال کنیم، این است که سلف نفتی نباشد و استقراض از بانک مرکزی نباشد و اوراق بدهی نباشد، باید ببینیم چطور میتوان هزینههای ثابت را که قابل کم کردن هم نیست، کم کنیم؟!
در مورد اوراق سلف، بحث کسری بودجه نیست؛ باید ببنیم دولت چطور میتواند کسری نداشته باشد؟ به یاد دارید در سال ۶۴ دولت وقت دعواهای دیدگاهی زیادی داشت، درباره اینکه دولت در اقتصاد چه کاره است و یا بخش خصوصی در اقتصاد چه کاره است. دعواهای سنگینی در این خصوص داشتیم.
بنابراین وقتی میگویید چرا کسری بودجه وجود دارد میگویم الان هر وزارتخانهای بپرسد که همین کارهایی که انجام میدهد که برای آن تامین بودجه انجام میدهد و در این تامین بودجه مشکل دارد، آیا نمیتواند بخشی از کارها را به مردم بدهند تا انجام دهند؟ قطعاً میشود.
حتی کار آموزش و پرورش و بهداشت و درمان شدنی است. امروز تجربه داریم، در زمان دفاع مقدس بخشی از جنگ را مردمی کردیم. بسیاری از ادوات نظامی که ساخته میشد در کارگاههای خصوصی انجام میشد و اگر قرار بود صنایع دفاع به اندازه ظرفیت جنگ تحمیلی ۸ ساله رشد کند، الان هزینه جاری که باید نظام میپرداخت خیلی سنگین بود.
* دلایل سرمایه گذاری کلان مردم در بازار بورس و تاثیر آن در بهبود اقتصاد کشور
دانش جعفری در زمینه سرمایه گذاری مردم در بازار سرمایه ای بورس و کاهش میزان سرمایه گذاری طولانی مدت در بانک ها، اظهار داشت بیش از ۵۰ میلیون نفر در بورس فعال هستند و به این اندازه رشد مشتری در بورس نداشتیم و این میزان استقبال از بازار سرمایه در سال گذشته شاید بیسابقه در تاریخ اقتصادی ایران بوده است.
ایشان ادامه داد، هر اقتصادی برای اینکه پیشرفت و رشد کند نیازمند منابع مالی جدید برای سرمایهگذاریهای قبلی و جدید و همینطور سرمایه در گردش برای سرمایهگذاریهای قبلی است. کشورها برای اینکه نیاز مالی برای اقتصاد را تامین کنند برخی بانکمحور هستند و برخی بورسمحور هستند.
در سالهای گذشته ۹۲-۹۰ درصد نیازهای مالی ما از بازار بانکی و ۱۰-۸ درصد آن از بازار سرمایه بوده است، ولی نکته این است که بازار سرمایه هم بخش بازار ثانویهاش بیشتر مورد توجه بوده است. بازار ثانویه به این معناست که یکی میخرد و یکی میفروشد و این اتفاق اقتصادی از نظر سرمایه گذاری جدید نمیافتد.
ما میتوانیم بازار سرمایه را بزرگتر کنیم منوط به اینکه بتوانیم وارد بازار اولیه شویم، یعنی از منابعی که در بازار سرمایه وجود دارد، در جهت سرمایهگذاریهای جدید استفاده کنیم. بنابراین اگر در آن مقطع، این پولها جمع میشد و برای سرمایهگذاری میرفت، برای کشور فرصت بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقدند که پیش بینی وضعیت آتی بورس امکان پذیر نیست. ولی جهت و اصول این روند را میتوان مشخص کرد. در هر صورت هر کاری که بخواهیم انجام بدهیم، باید برنامه اقتصادی خودش را داشته باشیم و با برنامه جلو برویم. این همانطور که بیان کردم یکی از نکات اصلیاش این است که آن هماهنگی نظری و عملی در سطوح بالای اقتصاد ایران باید ایجاد شود.
نمیتوان طرحی مثل بورس را داشته باشیم ولی مجلس با آن ناهماهنگ باشد و نداند که چه چیزی است و تازه وارد به اصل موضوع شود و آن را زیر سوال ببرد و یا برای آن سوال باشد. برنامه ششم را یادتان هست؛ در واقع چارچوبی بود که به زبان امروزی قدری میتوان گفت جهت حرکت اقتصاد به سمت مقاومت میرفت. لایحهای که دولت تهیه کرد هیچ تطبیقی با سیاستهای کلی نداشت. بنابراین مجلس هم دید لایحهای که ارائه شد با برنامههای قبلی فرق دارد چارچوب برنامه را تغییر داد.
* حل مشکلات اقتصادی و حمایت از مصرف کننده از طریق وزارت بازرگانی
دانش جعفری در زمینه صحبت های رئیس جمهور مبنی بر اینکه وزارت بازرگانی می تواند حامی مصرف کننده باشد، اظهار داشت که باید به این موضوع توجه کنیم که الان وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت) چه مشکلی دارد که نمیتواند این کار را انجام دهد؟ اصل ایده وزارت صمت این بود که اگر جایی برای بازرگانی و تجارت خارجی داشته باشیم که جدا باشد، یک جایی برای تولید داشته باشیم که صنعت است و این دو یکی نباشند، در واقع همیشه کار تجارتی از ظرفیتهای بیرون کشور برای واردات استفاده میکند در حالی که تولیدکنندههای داخل هم میتوانند آن را تولید کنند.
بنابراین ایده شکلگیری صمت این بود که در جایی باید این دو با هم تلاقی کنند. البته متناسب با این تمرکز باید مدیریت وزارت صنایع هم متحول میشد. سه دهه است که بحث خودرو در ایران مطرح است و هنوز ما نتوانستهایم یک ظرفیت درونزای تولید خودرو در داخل ایجاد کنیم که از نظر تنوع، زیبایی و قیمت پاسخگوی نیاز مصرف کننده باشد و باز وارد میکنیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان تجارب شخصی خود به نقش وزارت صمت پرداختند “یکی دو سال پیش سفری به چین داشتم، دیدم در چین خیلی از خودروهای خارجی مانند بنز و BMW و ماشینهای کرهای و تویوتا وجود داشت. بعد به من گفتند این خودروهایی که الان میبینید مثلاً خودروی بنز یا هیوندا یا تویوتا سمت چپ به انگلیسی نوشته شده و سمت راستش اگر یک عبارت چینی باشد، نشان میدهد که در داخل چین ساخته میشود. تقریباً تمام ماشینهایی که با برندهای غیرچینی معروف بینالمللی در چین بودند، همگی با مونتاژ چین بود. یعنی داخل چین مونتاژ میشد.”
این بدین معنا است که اگر چین به این نتیجه رسیده که BMW را وارد کند، باز به این نتیجه رسیده که اگر بتواند ۳۰ درصد BMW را هم در داخل بسازد بهتر از این است که ۱۰۰ درصد ماشین وارداتی باشد. الان در ایران خودرو، پارس خودرو و چقدر سایپا در طول سالهای مختلف حمایت کردیم ولی باز شاهد هستیم خودروی داخلی ۱۰۰ درصد وارداتی میشود. اینها ناهماهنگی بین ساخت داخل و واردات است.
* دلیل افت ارزش پول ملی در تمامی دولت ها و ضربه آن به اقتصاد کشور
دانش جعفری معتقد است که تقریباً در تمامی دولت های ایران، بین 47 تا 90 درصد افت ارزش پول داشته ایم. یعنی در واقع یا از مکانیزم افزایش قیمت ارز استفاده کردهایم یا از انتشار پول قدرت توسط بانک مرکزی استفاده کردهایم. هر دوی این روشها باعث میشود پول ملی بی ارزش و کم ارزش شود.
اینکه گفتم در همه دولتها این اتفاق افتاده است پیداست که یک بدآموزی داشتیم؛ یعنی از این راه میتوان کسری بودجه را تامین کرد. ولی شاید این راه خوب نباشد یعنی در واقع باید راهکارهای دیگری پیدا کنیم و اگر میخواهیم استقراض از بانک مرکزی کنیم، این آخرین جایی باشد که دولت میتواند سراغ آن برود، نه اینکه همان ابتدا سراغ این راه برود و از مجلس هم مجوز بگیرد که این میزان قرض کند.
درصدهای دولتهای مختلف را در کاهش ارزش پول ملی به شرح زیر است:
دولت بازرگان ۲۸ درصد، شهید رجائی ۴۸ درصد، مهندس موسوی ۷۷ درصد، آقای هاشمی ۷۵ درصد، آقای خاتمی ۴۷ درصد، آقای احمدینژاد ۷۵ درصد و آقای روحانی فکر میکنم تا آخر دولتش بالای ۹۰ درصد حتماً میرسند.
پائینترین ارزش پول ملی را تاکنون در دولت آقای روحانی داشتیم.
* تصمیم دولت در زمینه قوانین FATF و در نتیجه رونق رشد اقتصادی
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمینه قوانین و لوایح چارگانه FATF که دولت ایران بایستی آن را در امور مالی و پولی خود اجرایی کند، خاطرنشان کرد که بحث FATF یکی از بحثهایی است اگر همه با هم هماهنگ نباشند، یعنی شورای هماهنگی سران قوا، راه به جایی نمیبریم.
دانش جعفری ادامه داد که الان مجمع تشخیص مصلحت نظام به دنبال این موضوع هست که ببیند نظر دولت چیست. اخیراً بحثی مطرح شد که خیلی از اعضای مجمع تعجب میکردند و گفته میشد مثلاً سخنگوی دولت مصاحبه کرده و FATF را مرتبط با واکسن کرده و خواسته فشار به مجمع بیاورد! اینطور به نظر میرسد کار سیاسی قرار است انجام شود.
* عملکرد رئیس بانک مرکزی در وضعیت بحرانی اقتصاد
از نظر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، آقای همتی اقتصاددان قابلی است ولی در مورد ایشان و همه روسای بانک مرکزی مشکل توانائی شخصیشان نیست. همیشه بانک مرکزی رؤسایی که تجربه کرده، افراد قابل و توانمندی بودهاند ولی مهم این است که بانک مرکزی در چارچوب دولت چه کاری میتواند انجام دهد.
بانک مرکزی در کشور ما عضو کابینه شده است. دولت تصویب میکند این مقدار کسری بودجه یا فلان مورد را وام بدهند. وامی که بانک مرکزی میدهد از پول پرقدرت است. رئیس بانک مرکزی قادر نیست سلطه مالی دولت را که همان کسری بودجهها است، رد کند؛ در نتیجه باید قبول کند مصوبه دولت را اجرا کند، بنابراین رئیس بانک مرکزی مجبور است همان درخواست دولت را در شورای پول و اعتبار تصویب کند و بعد بگوید مصوب شد و این را پرداخت کنند. پول پرقدرت بالا میرود و تورم هم افزایش مییابد.
…
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در آخر بیان کردند «مدتها بود که فکر میکردم حرف زدن بیفایده است، و لذا معمولاً پیشنهادهایی را که در ارتباط با مصاحبه با من مطرح میشد، قبول نمیکردم. اکنون به دنبال این هستم که برخی از تجارب و یافتهها را به اشتراک بگذارم. نمیدانم چقدر امکان پخش مطالب وجود دارد، در هر صورت من صادقانه حرف زدم و هدفم این بود که این یافتهها با مردم و بزرگان کشور به اشتراک گذاشته شود».
سخن پایانی
طی گفتگویی با عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، داوود دانش جعفری، در مقاله حاضر مشخص شد که وضعیت اقتصادی کنونی تابع عوامل متعددی است و اگر قرار باشد این وضعیت بهبود پیدا کند، بایستی تمامی متغیرهای مرتبط با اقتصاد کشور روند مناسبی داشته باشند. دلیل اینکه تاکنون اقتصاد رونق نیافته و هر روز وخیم تر می شود، این است که اقتصاددانان هنوز در دولت جایگاهی ندارند و تصمیم گیرندگان دولت افرادی غیر اقتصادی هستند. همچنین به دلیل اینکه بسیاری از فعالیت های خصوصی سازی شده به فساد مالی منجر شده است، به همین دلیل پروژه هایی که اقتصاد دانان به مجلس ارائه می شوند، با مقاومت بالایی روبرو شده و درصد زیادی از پروژه تغییر می یابد. دانش جعفری در این گفتگو بیان کرد که یکی از آفات اصلی اقتصاد کشور، واریز پول نفت به خزانه و پرداخت حقوق کارمندان از این بخش است و هنوز پول نفت از بودجه جدا نشده است. حتی رویکرد ذخیره بودجه خزانه نیز کارایی نداشته است، به طوری که صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی به جای مدیریت خزانه، تبدیل به خزانه دوم شد. دانش جعفری در زمینه اجرایی شدن قوانین و استانداردهای FATF نیز اظهار داشت که بایستی توافق سران قوه صورت بگیرد تا بتوان به یک جمع بندی و تصمیم نهایی رسید.